از همین رو برخوردهای شدید که همیشه با نابودسازی معلولان همراه بوده است جای خود را به برخوردهای انسانی و پذیرش حق انسانی آنان برای زندگی در کنار افراد عادی داده است. نگاهی به جوامع توسعه یافته حاکی از برخورداری مطلوب افراد دارای ناتوانی از امکانات جامعه و حضور ایشان در روند توسعه جوامع است، این امر در کشورهای در حال توسعه آغاز شده است، لیکن سرعت انجام آن در هر جامعه بستگی تام و تمام به روند توسعه در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جوامع دارد.
از اینرو باید بپذیریم که در هزاره سوم، افراد دارای ناتوانی در دستیابی به جایگاه انسانی در جوامع حرکتهای خود را سرعت بخشیدهاند و تصویب کنوانسیون (پیمان نامه) جامع حقوق افراد دارای ناتوانی در سازمان ملل نقطه روشن و امیدوار کنندهای در کارنامه جوامع امروزی در تحقق آرزوی همیشگی جهت معلولان برای حضور و دیده شدن در جامعه پدید آورده است.
2- تلاشهای فرآیندهای که برای تحقق بخشیدن به حقوق مورد غفلت واقع شده افراد دارای ناتوانی در سال 1980 آغاز شده است در سال 2007 میلادی با گشوده شدن صفحات کنوانسیون جامع حقوق معلولان برای امضای کشورهای عضو در سازمان ملل متحد به نقطه عطف خود رسیده است.
تصویب سال 1981 بهعنوان سال جهانی معلولان و سپس دهه جهانی اقدام برای معلولان در فاصله سالهای 1982 تا 2003 و تصویب قوانین استاندارد برای تحقق زندگی مناسب برای معلولان در کشورهای عضو در سال 1993 و نیز تعیین روز جهانی معلولان در سوم دسامبر هر سال از یک سو و تصویب قوانین موردی در بیش از 45کشور عضو سازمان ملل متحد نتوانست این حقیقت را پنهان کند که متأسفانه با وجود این همه فعالیت، معلولان هنوز از زندگی مناسب و برابر با افراد عادی در تمامی حیطههای زندگی در جوامع خود محروم هستند. بهنظر میرسد که تنها راهحل باقی مانده باید در تصویب کنوانسیونی الزامآور برای کشورها در به رسمیت شناختن حقوق معلولان باشد.
تلاش 7سالهای که نقش عمده و تأثیرگذار جوامع غیردولتی معلولان در آن انکارناپذیر است، آغاز شد و بالاخره به سرانجام رسید. این کنوانسیون بهعنوان اولین کنوانسیون هزاره سوم در این حیطه در سازمان ملل متحد تصویب و برای امضا گشوده شد. جالب است که در اولین روز گشوده شدن، 84کشور عضو آن را امضا میکنند که در هیچیک از پیماننامههای قبلی در سازمان ملل چنین گستردگی در صحه گذاشتن بر یک مصوبه در نخستین روز امضا دیده نشده است. این خود حاکی از گرایش مطلوب جوامع برای در نظر گرفتن افراد دارای ناتوانی و معلولیت و احترام به رعایت حقوق انسانها بدون هیچگونه تبعیضی است.
3- پیمان نامههای مصوب سازمان ملل متحد، ویژگی خاصی دارند و آن التزام کشور امضاکننده پیمان نامه به تصویب آن در مجلس قانونگذاری آن کشور است. این بدان معناست که پیماننامه خود به یک قانون ملی تبدیل میشود که در عین حال که یک ضرورت بینالمللی در اجرای آن وجود داشته است، اینک و بهطور همزمان ضرورتی ملی نیز در آن پیدا میشود. بدیهی است در چنین وضعیتی باید پذیرفت این قانون از پشتوانه خردجمعی جهانی و ملی برخوردار میشود که میتواند در ضمانت اجرایی برای قانون اهرمی مناسب قلمداد شود.
پیوستن جوامع به کنوانسیونهای سازمان ملل متحد، در بهوجود آمدن نگرشی روشمند و جهانی در پرداختن به موضوعات مبتلا به بینالمللی بسیار مؤثر است. بنابراین تصویب یک کنوانسیون در مجلس قانونگذاری هر کشوری، الزامات قانونی برای تمامی وزارتخانهها، سازمانها و نهادها و اعضای آن جامعه فراهم میکند که میتواند نقش مهمی در تحقق خواستههای مطرح شده در آن کنوانسیون داشته باشد.
کنوانسیون حقوق معلولان از این منظر وضعیت خاصی دارد، چه محتوای آن خواستار تامین حقوقی است که برخورداری از آنها، اقلیتی از جوامع را که تاکنون به دلایل مختلف مورد غفلت واقع شده بودند، به حقوق خود برای حضور در جوامع و برخورداری از امکانات جامعه نایل میسازد.
4- روند تصویب پیماننامه جهانی حقوق معلولان در ایران متأسفانه با تاخیر فراوانی همراه شده است. با وجود حضور بهموقع و اطلاع رسانی مناسبی که از سوی کارشناسان امر و سازمانهای غیردولتی معلولان انجام گرفت، لیکن فعالیتهای دولتی روندی کند در پیش گرفت. انتظار میرفت با توجه بهنظرات موافقی که از سوی وزارت امور خارجه، کمیسیون حقوق بشر اسلامی، مرکز پژوهشهای مجلس، سازمان بهزیستی کشور و بسیار از صاحبنظران ابراز شده بود، این روند از سرعت بیشتری برخوردار شود که متأسفانه بیش از 17 ماه به طول انجامید.
در اواخر مردادماه 1387 هیات دولت لایحه تنظیمی در این زمینه را تصویب و به مجلس ارائه کرد. به دنبال این امر بر تلاش همکاران و مجامع غیردولتی در تعامل با مجلس و بهویژه فراکسیون معلولان مجلس افزوده شد و خوشبختانه با نظر مساعد نمایندگان، لایحه در کمیسیونهای مختلف اعم از کمیسیون بهداشت و درمان بهعنوان کمیسیون اصلی و کمیسیونهای فرعی به تصویب رسیده است و آماده طرح در صحن علنی است.
به قرار اطلاعی که داده شده امید میرود تا در آستانه روز جهانی معلولان و با حضور جمعی از دوستان دارای ناتوانی در مجلس، لایحه در صحن مطرح و به امید خدا به تصویب برسد. این موضوع را میتوان نقطه عطف مهمی در تاریخ زندگی معلولان ایرانی دانست چه تلاشهای فراوانی که برای تحقق حقوق نادیده گرفته شده آنان انجام شده است به ثمر خواهد نشست و معلولان ایرانی همانند سایر معلولان در جهان با یک زبان مشترک در مسیر تحقق حقوق شان گام برخواهند داشت.
5- اما تصویب کنوانسیون به معنای پایان یافتن تلاشها نخواهد بود. این آغازی است بر یک پایان. آغازی برای یک دوره تلاش پیگیر و خستگیناپذیر که باید صورت پذیرد تا بر نامرادیها و ناملایماتی که بههنگام اجرای قانون معمولا در ایران با آن روبهرو هستیم و در این مورد خاص مسلما اندک نخواهند بود، فائق آییم. تصور اشتباهی خواهد بود اگر بیندیشیم که کار ما تا مرحله تصویب کنوانسیون در مجلس بوده است.
نگاهی به مجموعه کنوانسیون نشان دهنده حجم عظیمی از فعالیتهایی است که باید انجام شود، ضمن اینکه باید نهادها، وزارتخانهها و سازمانهایی که مورد خطاب کنوانسیون هستند را با جایگاه و وظایفی که نسبت به کنوانسیون دارند، آشنا کرد تا به مرحله اقدام برسند.
این مجموعه فعالیتها حتما زمانی طولانی از ما خواهد گرفت، لیکن زمان طولانی نباید ما را از ادامه دادن به حرکت در مسیر باز دارد یا در میانههای راه برایمان خستگی یا دلسردی ایجاد کند. مطمئنا راه پیش رو هموار نیست، پر پیچ و خم و سنگلاخی است، اما افق آینده روشن است و تحقق تدریجی آرزوهایمان را شاهد خواهیم بود... .
* دانشیار دانشگاه علوم پزشکی ایران